بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - ایران زیرساختهای دفاعی قویای را ایجاد کرده که بر پایه فناوری موشکی بومی و قابلیتهای پهپادی بنا شده است. از طریق همکاری با بازیگران منطقهای و «محور مقاومت»، ایران استراتژی بازدارندگی مؤثری را طراحی کرده که بهویژه در برابر حضور نظامی خارجی در منطقه عمل میکند.
علاوهبراین، توسعه برنامه موشکهای بالستیک وتواناییهای دریایی ایران درخلیجفارس ازعناصر کلیدی دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند.
این پیشرفتها اطمینان میدهند که هرگونه درگیری نظامی مستقیم با ایران هزینههای فراوانی را بر دوش دشمنان خواهد گذاشت. ایران نقش مهمی در دیپلماسی منطقهای ایفا کرده و خود را بهعنوان بازیگر کلیدی در درگیریها و حلوفصل مسائل خاورمیانه مطرح نموده است. نقش مثبت و سازنده ایران درمعادلات منطقهای تواناییاش را در شکلدهی به نتایج سیاسی و حفظ عمق استراتژیک که مانع از مداخله خارجی میشود، نشان میدهد.
علاوهبراین، عضویت ایران در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان همکاری شانگهای و روابط رو به رشد آن با روسیه و چین، جایگاه ایران را بهعنوان بازیگری جهانی تقویت و اثربخشی سیاستهای خصمانه غرب را محدود کرده است. با وجود سالها تحریم، ایران توانسته استراتژیهای اقتصادی را توسعه دهد تا به دور از محدودیتها عمل کند. این استراتژیها شامل گسترش تجارت با کشورهای همسایه، تقویت روابط با چین و روسیه و توسعه صنایع داخلی است. توافق 25ساله ایران و چین و همکاریهای اقتصادی با روسیه، توانایی ایران در مقابله با فشارهای اقتصادی و تحریمهای ظالمانه غرب از طریق گسترش و تقویت روابط با همسایگان و کشورهای چین و روسیه و ایجاد ائتلافهای جدید را نشان میدهد.
محاسبات استراتژیک ایران بر مبنای تجربیات تلخ تاریخی آن به تناسب بدعهدیها و سیاستهای خصمانه غرب و آمریکا نسبت به ایران شکل گرفته است. ایران هرگز مذاکرات تحت تهدید، فشار و تحریم را نخواهد پذیرفت، زیرا معتقد است که مذاکرات باید براساس تفاهم، احترام متقابل، کرامت و اقتدار و عزت باشد. سیاست «فشار حداکثری» آمریکا که در دوران دولت ترامپ آغاز شد، هدفش وادار کردن ایران به تسلیم از طریق تحریمهای شدید بود. بااینحال، ایران بهجای تسلیمشدن، برنامه هستهای صلحآمیز خود را گسترش داد، بر قدرت منطقهایاش افزود و اتحادهای استراتژیک خود را تعمیق بخشید. این نشاندهنده ناتوانی تاکتیکهای فشارحداکثری غرب وآمریکا درتغییرسیاستهای کلیدی ایران است. ایران از تعاملات دیپلماتیک خود با غرب و آمریکا درسهای مهمی گرفته و به این نتیجه رسیده که آنها قابل اعتماد نیستند، بهویژه در مورد توافق هستهای 2015 (برجام). درحالیکه ایران به این توافق پایبند بود، خروج آمریکا درسال2018 براین باور افزودکه تعهدات غرب ناپایدار است. بههمیندلیل، ایران بر مذاکرات مبتنی بر احترام متقابل، بهجای اجبار و تهدید و تحریم تأکید دارد. ایران بر این باور است که نیازی به عجله در دستیابی به توافقهایی که منافع ملی و کشور را به خطر میاندازد ندارد. این رویکرد به ایران اجازه داده تا موقعیت خود را در منطقه تقویت کند و درعینحال منتظر شرایط دیپلماتیک مناسبتر بماند. اگر ایران تحت فشار مذاکره کند، این مسأله بهعنوان یک پیشینه ایجاد میشود که تهدیدهای خارجی میتوانند سیاستهای آن را دیکته کنند.چنین حرکتی اعتبار ایران را هم درسطح داخلی و هم در سطح منطقهای تضعیف و دشمنان را تشویق میکند تا از تاکتیکهای مشابهی در آینده استفاده کنند. ایران همیشه بر این موضع تأکید میکند که دیپلماسی با ایران باید بر اساس احترام متقابل باشد، نه ارعاب و تحریم. در پایان باید به این مهم اشاره کرد که رشد ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای غیرقابل انکار است و خودداری آن از مذاکره تحت تهدیدها و فشارها، نتیجه مستقیم موقعیت ژئوپلیتیکی تقویتشده آن است. پیشرفتهای نظامی، قدرت دیپلماتیک و تابآوری اقتصادی همگی به افزایش اعتمادبهنفس کشورمان در شکلدادن به سرنوشت خود کمک کردهاند. همانطور که تاریخ نشان داده، تعامل با ایران نیازمند شناخت منافع استراتژیک آن بهجای تکیه بر تاکتیکهای فشار است. اگر جامعه بینالمللی و آمریکا بهدنبال گفتوگویی معنادار هستند، باید به ایران با احترام نزدیک شوند و نقش آن را بهعنوان یک بازیگر محوری در خاورمیانه به رسمیت بشناسند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1376103/